جوان امروزی
وخدایی که در این نزدیکی است...
دلم را شکستند، بخشیدم. به تاوان گناه ناکرده محکومم کردند، باز هم بخشیدم. آسان نبود، اما ایمان داشتم که اگر می خواهم روزی آسمانیان مرا ببخشند، باید ازگناه زمینیان درگذرم، حتی اگر دشوار باشد. چومجنون یافت جا در تیره ی خاک بر او آمد ندا از ایزد پاک که ای مجنون چه آوردی به درگاه؟ بر آمد از دل مجنون یکی آه نه ای از کرده های خویش آگاه به من گویی چه آوردی به درگاه؟ مرا با جغد شوم همخانه کردی مکان ومنزلم ویرانه کردی بدارالملک هستیم چه دادی؟ چه منت بر من مسکین نهادی به بالینش نکیر ومنکر آمد در آندم دو فرشته حاضر آمد بدستش بود عمود آهنینی بگفت ربت که ودینت چه دینی؟ بگفتا رب من والله لیلیست که جانم از غم عشقش طفیلیست ندا آمد که او را وا رهانید به جنت نزد لیلایش نشانید که لیلی خود منم مجنون من اوست سراسر ورد و ذکرش جمله یا هوست چو مجنون جلوه ی حق را نظر کرد ز دل این ناله ی مستانه سر کرد تو پنداری که من لیلا پرستم من آن لیلای لیلی را پرستم حقیقت لیلی مجنون تویی تو که بر خود واله ومفتون تویی تو الهی حال چومجنونم عطا کن زعشق لیلی ام انگشت نما کن بلا گردان خوبان کن دلم را وجودم را، سرشتم را، گلم را اگر(خُرم) درآیی در ره عشق وراُفتی همچو یوسف در ره عشق غرض ما هم زمجنون یاد کردیم روانش را ز لیلی شاد کردیم این روزا این روزا عـادت هـمه فـتن و دل شکستنه *درد تـمـوم عـاشـقـا پــای کـسـی نـشـسـتـنـه این روزا مشق بچه ها یه صفحه آشفتگیه*گـردای رو آیـنـه هـا فــقـط غــم زنــدگــیـه این روزا درد عـاشـقـا فـقـط غــم نـدیـدنـه*مشکل بی سـتاره هـا یه کـم ستاره چـیـدنـه این روزا سهم عـاشـقا غصه و بی وفائیه *جـرم تــمـومـشـون فــقــط لــذت آشـنـایـیـه این روزا کار آدمـا دلای پــاک و بــردنـه* بعـدش اونو گـرفـتـن و به دیگری سـپردنـه این روزا کار آدمـا تـو انتـظار گـذاشـتـنه* ساده ترین بهانـشون از هـم خـبر نداشـتـنـه این روزا درد آدمـا فـقـط غـم بـی کـسـیـه * زندگـیشون حاصلی از حـسرت ودلواپسـیـه این روزا جنس دلای آدمـا سخت وسنگیه*فـقـط تـوی نـقاشـیا دنیا قـشـنگ و رنـگـیـه این روزا اسم گلارودیگه کسی نمی دونه*اما تا دلـت بـخـواد ایـنـجا غـریـب فراوونـه این روزا آدمـا دیگه تو قلب هم جا ندارن *مردم دیگه تودل شون یه قـطره دریا ندارن این روزا دوستا هـم باهـم صداقـت ندارن * یه وقـتا توی زندگی همدیگرو جا می ذارن رفتن تو هستی مرا شکست بسیاری از مردم خدا رو بخاطر چیزیا چیزهایی دوست دارند0 من خدا رو دوست دارم : بخاطر اینکه با هر USernameمنرا connectمیکند بخاطر اینکه با یک deleteهر چی را بخوام ADDمیکنه بخاطر اینکه اینهمه دوست برای من ADDمیکنه بخاطر اینکه خیلی بدم من را LOG OFFنمیکنه بخاطر اینکه همه چیزمن رامیدونه ولی SEND TO ALLنمیکنه بخاطر اینکه همیشه به من اجازه undo میده بخاطر اینکه اراده کنم ON میشه بخاطر اینکه دلشو میشکنم ولی او باز منو میبخشه و shout downنمیکنه بخاطر اینکه هیچوقت PASSWORDاش یادم نمیره فقط کافیه به دلم سر بزنم بخاطر اینکه همیشه تلفنش آنتن میده بخاطر اینکه همیشه شماره اش در شبکه موجود است بخاطر اینکه هرگز کوشی اش رو خاموش نمیکنه بخاطر اینکه وسط حرف زدن نمیگه وقت ندارم باید برم یا دارم با کسی حرف می زنم بخاطر اینکه من رو برای خودم دوست داره نه خودش بخاطر اینکه دوست داشتنش مثل انسان لحظه ای نیست بلکه ابدیه بخاطر اینکه راحت میتونم بدون اینکه قضاوتم بکنه احساسم رو بهش بگم بخاطر اینکه وقتی میگه دوستت دارم همیشه دوستم داره ودوست داشتنش رو مخفی نمیکنه ویا به مقتضای زمان دوست داشتنش رو عوض نمیکنه این نوشته جزءمطالب آرشیوی من بود امابه اصراریکی ازدوستام که این نوشته برای خیلی خوبه دوباره براتون ارسال میکنم وامیدوارم بانظراتون خوشحالم کنید.
این شکسته ی تهی
بدون تو
لابه لای بستر زمان دفن می شود.
رفتنت
Design By : Pichak |