سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























جوان امروزی

 

از دریا پرسیدن عشق چیست، گفت:خشکیدن........از گل پرسیدن عشق چیست، گفت:پرپر شدن........ از زمین پرسیدن عشق چیست، گفت: لرزیدن............. از آسمون پرسدین عشق چیست، گفت: باریدن..........از انسان پرسیدن عشق چیست،ناگهان ندایی از درونش گفت:جداییاگر آدمی زندگی را دوست داشت در اغاز تولد نمی گریست لحظات را طی کردیم تا به خوشبختی رسیدیم،اما وقتی رسیدیم فهمیدیم خوشبختی همان لحظات بودهر چیز دنیا شنیدنش بزرگتر از رسیدن به آن است و هر چیز از آخرت دیدن و رسیدن به آنبزرگتر از شندیدن آن استجلسه محاکمه عشق بود و قاضی عقل،و عشق محکوم بود به تبعید به دورتریندنقطه مغز یعنی فراموشی،قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد به طرفداری از عشق ،آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی شنیدن صدایش را داشتی،ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی وشما پاها که همیشه رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین با او مخالفید؟ همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند،تنها عقل و قلب در جلسه ماندند عقل گفت:دیدی قلب همه از عشق بی زارند،ولی متحیرم با وجودی که عشق بیشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمایت میکنی!؟قلب نالید و گفت:من با وجود عشق دیگر نخواهم بود و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار میکند و فقط با عشق میتوانم یک قلبی واقعی داشت0 

 

عشق واقعی یعنی:

 

عشق حقیقی بی دلیل است واز قلب سرچشمه می گیرد. هرگز به

دنبال تأیید عشق بامعیارهای ذهنی نباش. ذهن فقط به درد

زندگی در دنیا می خورد. اگر بخواهی می توانی به توانایی ها

و امکانات فردی که دوستش داری فکر کنی اما در این صورت تو

برای زندگی آینده به دنبال شرایط بوده ای. عشق فراتر از

اینهاست. فراتر از معیارهای ذهنی است. عشق از جاذبه های

بدنی هم فراتر است نزدیکی عشق فاصله های زمانی و مکانی را

درهم می شکند چون مرز عشق از زمان و مکان فراتر است. تو

از طریق قلبت با قلب دیگری ارتباط می گیری... این رابطه

کلامی نیست به حرف در نمی آید و با هیچ معیار ذهنی قیاس نمی

شود. از قلب عشق و اعتماد زاده می شود. ذهن همیشه تردید

دارد در حالی که عشق کاملاً اعتماد می کند. عشق از بدن چهارم

می آید بنابراین با معیارهای بدن های پایین تر قابل سنجش

نیست و فقط به وسیلة‌ آنها به نحوی محدود حس می شود.شما وقتی

کسی را دوست دارید تنها از حضورش شاد می شوید و دیگر

نیازی به هیچ چیز دیگری ندارید.حالا به عنوان یک شاهد به

فردی که از عشق خود نسبت به او شک دارید فکر کنید. تصور

کنید که مقابل هم قرار گرفته اید و شما به عنوان شاهد هم

خود را می بینی و هم او را. چه احساسی دارید؟ آیا ضربان

قلبت تان تندتر شده؟ آیا حس می کنید امواج شادی بخش از سوی

قلب او به سمت شما می آید؟ آیا حضور او برایتان نشاط آور

است؟‌چشمان خود را ببندید و این امواج را با تمام وجود

بررسی کنید. تنها عضوی که می تواند بگوید شما عاشقید یا نه

قلبتان است

 


نوشته شده در پنج شنبه 88/10/17ساعت 11:11 صبح توسط گل نفیس نظرات ( ) |


Design By : Pichak