جوان امروزی

 

یواش یواش می برمت ,تووباغ قصه های تو

باشعله های عشق من,میسوزه غصه های تو

 

عادت میشه واسه تنت ,نگاه مهربون من

قلبتو عاشق میکنم ,میشی تو همزبون من

 

تکیه بده به شونه هام ,عطرتنم بگیرتت

نمی ذارم ستاره ای چشمک زنون ببینتت

 

تو وآسمون میشونمت ,خودت بشی ماه دلم

ترانه هم خلاص میشه از تلخی آه گلم

 

نه غربتی نه حسرتی ,نه لحظه ای بی خبری

میمونی وبا هرنگاه ,دیووانه واردل می بری

نه خواب این نه خیال ,که بایک بوسه بشکنه

بزارکه مردونه بگم ,ایناهمه قول منه


نوشته شده در چهارشنبه 88/11/28ساعت 12:31 عصر توسط گل نفیس نظرات ( ) |


Design By : Pichak